منت خدای را

منّت خدای را عَزَّ وَ جَل که طاعتش مُوجب قُربتست و به شُکراندرش مزید نعمت. هر نفسی که فُرو میرود مُمِدّ حیاتست و چون بر می آید مُفَرّح ذات. پس در هر نفسی دو نعمت مُوجودست و بر هر نعمَتی شُکری واجب. 

َاز دست و زبان کِه بَر آید                   کز عهدِه شُکرَش بدَر آیَد

...

بار خدایا...
بدین مغرور نشوم، و به بود خویش از تو مستغنی نشوم؛  

و تو بی من مرا باشی؛ به از انکه من بی تو خود را باشم.