بقول فرنگیا...happy shab yalda....

امشب به بر ...من است و ان مایه ناز
یارب تو کلید ...صبح و در چاه انداز
ای روشنی.... صبح و به مشرق برگرد
ای ظلمت شب...با من دیوانه بساز...(پارازیت...خیلیم دلت بخواد...)
امشب شب مهتابه...(یلدا)...حبیبم رو میخوام...
حبیبم مگر خوابه...طبیبم رو میخوام...(پارازیت...تو هم با این حبیب خوابالوت...)

یکسال دیگه گذشت دوباره رسیدیم به بلندترین و زیباترین شب سال...شب یلدا....
دوباره همه دور هم جمع میشند...میگند...میخندند...میرقصند....از خاطرات قشنگشون برا هم تعریف میکنند...از همه مهمتر...اجیل می خورند...(جای من بی دندون تا میتونی اجیل بخور...بعدا برام تعریف کن چه مزه ای بود...)فردا صبح هم همه خواب میمونند...ولی با این وجود...
پر اجیل ترین...
شلوغ ترین...
نینای نای ترین...
و
خاطره انگیزترین شب یلدا رو داشته باشی...خوش بگذره...