پرنده های عشق
آواز مرا بخوانید;
که دلم
در سینه شما میتپد....
از آنسوی آسمانهای صاف  پر ستاره....
از فراز کوههای بلند سر به فلک کشیده...
از افقهای دور نادیده ئ نا شناخته...
دیدم که می آیی...
خورشید بر پیشانی زده ای و
ماه بر سینه
دم گرمت زمین را بیدار کرده است و
آهنگ آمدنت زمینییان را...
دیدم که می آیی...
رنگین کمان
((عشق و اندیشه...صلح و آزادی))
طاق نصرت آمدنت شده است و
حریر دریای آرزوها
((سرخ فرش)) خوش آمدنت...
دیدم که می آیی...
می آیی تا
بر نشای امیدهای در دل کاشته مان
باران شوق باری و
بر دشتهای در سایه افتاده زندگیمان
پرتو حیات...
می آیی...
می آیی...
(پارازیت...ولی اگه نیومدی و منو خیط کردی...خونت پای خودت...)