...

نمیشه ... میدونم ... ولی ... چی میشد اگه میشد !!!
                         
************
تا حالا فکرشو کردی که نویسنده های بزرگ چه جور بزرگ شدند؟ نه ... یعنی منظورم اینه که چطور یه نویسنده ی بزرگ شدند؟ فکر کنم اولش می رفتند تو عالم هپروت یا خلسه... بعدش خدا یواشکی یه چیزایی دم گوششون میگفته و اونا فورا از عالم هپروت نه ببخشید خلسه بیرون میومدند و ... ویـــــــــــــــــــــــــــــــــــــژ .... در سیم ثانیه حرفای دم گوشی خدا روپیاده میکنند رو کاغذ ... ولی من همینجوردرعجبم که پس چرا منی که سالی به ۱۲ ماه در عالم هپروت سیر میکنم خدا هیچی دم گوشم نمیگه !!! یا للعجب !!!
****                             
یه روز جمعه ئ دیگه چندین ساعته که شروع شده ... چندین ساعته که یه جمعه داره از جمعه های عمر من کم میشه ...چندین ساعت دیگه این جمعه هم مث بقیه ئ جمعه ها تموم میشه ... یه جمعه مث جمعه های دیگه ...جمعه وجمعه ها همه مث همند ولی یه چیز درشون متفاوته  و اون منم. مثلا ۳۰۰۰ جمعه قبل از این جمعه ... من یه من دیگه بودم کوچکتر ... بی خیالتر ... راحت تر و خیلی تر تر دیگه ... ولی الان من یه من بزرگتر ... پر دغدغه تر ... ناراحت تر وخیلی تر تر دیگه ام!!!
**********
خوب بسلامتی ... مبارکه ... دوباره چاق شدم ... باید دوباره یه رژیمی چیزی بگیرم وگر نه اگه همینجوری بخواد پیش بره سال دیگه  اینموقع احتمالا من دیگه منفجر شدم ... باید رژیم بگیرم !!! باید ولی نمیگیرم ... فعلا تا اطلاع ثانوی از رژیم و مانکن شدن خبری نیست !!!
***
اینم همینجوری برای اونایی که امروز تولدشونه :
با هفت تا آسمون پر از گلهای یاس و میخک
با صد تا دریا پر عشق و اشتیاق و پولک
یه قلب عاشق با یه حس بیقرار و کوچک
فقط میخواد بهت بگه :
                                        تولدت مبارک
***
اگر خان لباس نو بپوشد همه میگویند مبارکه... اما اگر  فقیر بپوشد همه میگویند : از کجا آورده ای؟!
ضرب المثل چینی