آقا من قبول ندارم... اینا سر مارو گول مالیدندوشنبه ئ هفته پیش از صدا و سیما اومدن اداره مون و در مورد ....... با بچه های هرواحد مصاحبه کردند ... از واحد ما با من و سارا  فقط مصاحبت کردند البته رئیسمون به دو نفردیگه از کارشناسامون هم گفت بیایند ولی آخه خودتون قضاوت کنید از تاقچه و کلاس به اون بلندی چطور میتونستند بیان پایین؟ هاین؟ چطور؟ خلاصه با ما مصاحبت کردند و گفتند ۵ شنبه یه بار ساعت ۴:۱۵ یه بارم ساعت ۶:۳۰ شبکه خبر نشونتون میده ... ما هم ۵شنبه از ساعت ۴ تا ۸ شب تلی و گرفتیم نشونمون نداد که نداد  اونوقتش صبح که رئیسمون و دیدم گفت دیشب اخبار مصاحبه ها رو نشون داده ولی من از نصفه هاش رسیدم ببینم ... من(پارازیت ... یعنی رئیسمون) و خانوم ... و خانوم .... دیدم ولی بقیه رو نمیدونم نشون داده بودند قبلش یا نه

                                              خخخخخخخخخخخخخخخخخخخ

نمیدونم یهویی چم شده  دیشب ساعت ۲ خوابیدم ... صب ساعت ۶:۳۰ از خواب بیدار شدم به جای اینکه ۸:۱۰ اداره باشم ۷:۳۰ اداره بودم ... به جا اینکه ساعت ۴ کارت بزنم ساعت ۶ کارت زدم... چشام الان باید چپ چپ شده باشه و مغزمم در حال هنگیدن باشه ولی در عوض چشام کار خودش و کرده (پارازیت .... شیرازیا وقتی میخوان بگند یه نفر چشاش قشنگه میگند چشاش کارخودشو کرده) مغزمم داره عین ساعت کار میکنه ... تازه امروز نصف هر روز غذا و هله هوله خوردم ولی الان اصلا گرسنه ام نیست  نکنه سلاطونی چیزی گرفتم؟

                                                  یییییییییییییییییییییییییییییی

دوستم بعد ۳ سال از کانادا اومده ... به هیچ کی هم نگفته بوده یعنی میخواسته  به حساب خودش سوپرایز کنه ولی با این سوپریزش نزدیک بوده کار دست مادرش بده ! بنده خدا اول کلی جیغ زده بعد  شوکه شده آخرشم تققی زده زیر گریه ... حالا گریه نکن گی گریه کن ... الهی خدا انتظار همه چشم انتظارا رو سر کنه ... الهی خدا همه مسافرا رو به سلامت به عزیزانشون برسونه ... الهی خدا دلیل همه سفرها رو شادی و خوشی بذاره .... الهی خدا آخر سالی دروازه های غم و به روی دل همه ببننده و حکومت نظامی کنه .....

                                               ططططططططططططططططط

دستم بگرفت و پا به پا برد                            من بچه بودم نمدونم کجا برد

دستم بگرفت و پا به پا برد                   تا شیوه را رفتن آموخت   (پارازیت ... مادر و میگه بابا!)

****************************

بازم الهام  این آف لاینها رو فرستاده :

شهر هرت جائیست که رنگهای رنگین کمان مکروهند و رنگ سیاه مستحب !!!

شهر هرت جائیست که اول ازدواج می کنند بعد همدیگه رو میشناسند (پارازیت ... بعد دوست دختر میگرند ... بعد دوست پسر میگرند ... بعد قبول نمی کنند بچه مال اوناست ... بعد نمی دونند پدر بچه شون کیه .... اه اه اه ... حالم بهم خورد)

شهر هرت جائیست که همه بدن مگر اینکه خلافش ثابت شود !

(پارازیت ... اینکه همون تهرون خودمونه ... پس اسمش  شهرهرت بوده و ما خبرنداشتیم!)

*********************

اشک زیباست اگر محبت باشد... محبت زیباست اگر عشق باشد ... عشق زیباست اگر تو باشی ... تو زیبایی اگر مال من باشی  (پارازیت ... شرمننه )

********************

اصلا زورم میرسه .... دلم میخواد فونت امروزم سیاه باشه ... دوست دارم ... دلم میخواد .... تازه گردنمم کلفته ! بوجور که وار ... میخوای بخواه نمی خوای هم باید بخوای !