سلام

انقدر خوشحالم، انقدر خوشحالم، انقدر خوشحالم، که حد ندارهنینای نای نینای نای نینای نای(پارازیت ... تو یه آیکون و تصور کن که داره هم می رقصه هم می خونه هم بشکن میزنه ...  حالا نرقص و کی برقص ... حالا نخون و کی بخون ... حالا بشکن نزن و کی بشکن بزن !!!) فعلا نمیگم چرا خوشحالم تو فقط بدون که خیــــــــــــــــــــــــــــلی خوشحالم کی میدونه رنگ شادی چه رنگیه؟ این رنگیه؟ این رنگیه؟ این رنگیه؟ این رنگیه؟ چه رنگیه؟ یکی بهم بگه  می خوام پست ایندفعه ام به رنگ خوشحالی ... شادی ... رقص ... پایکوبی ... خنده (پارازیت...اونم از اون ته دلیاش) آواز و دست زدن  باشه.... یکی بهم بگه رنگ اینا چه رنگیه؟زود باشید بگید... یالا بگید ... الان بگید ... بگید ...بگید... بگید... بگید!

~~~~~~~~~~~

سه شنبه ۲۸فروردین

همچنان هنوز خوشحالم البته در حال حاضر خوشحالیم کنترل شده است... نگران نباش نوچ... هنوزم وقتش نشده بگم چرا خوشحالم ... فقط بدون که خدا یه حال اساسی بهم داده (پارازیت .... هیـــــس ... ببین قول بده اینو به محمد نگی که من گفتم باشه؟ خوب؟ آخه هر وقت من اینجورکی (پارازیت ... همانند آدمای کوچه بازاری و از نوع الواتش) حرف میزنم... چنان دعوایی میکندم که تا عمر دارم یادم نره اه خوب می چی کار کنم ... مثلا من این جمله رو هر جور دیگه یی میگفتم به دلم نمیشست... اگه میگفتم خدا بهم لطف کرده یا رحمت ایزدمنان ... خداوند عالم ... شامل حالم شده است ... تو بگو خیلی لوس و بی مزه نیست؟  اصلانم به دلم نمیشست... ادب زیادی هم باعث دردسره .... ایش بگذریم ولش کن ... می گفتم ... نمی دونم این وسط دلش به حال کدوممون سوخت و یا کدوممون چی کار کردیم که اینجوری جوابمون و داد .... من اگه یکسال تموم هم مینشستم و برنامه ریزی می کردم عمرا اینجوری بدون هیچ کم و کاست و کوچکترین ایرادی می تونستم انجام بدم این کار و ... خدا جون نوکرتم دربست ... خیلی با مرامی ... خیلی ماهی به مولا... ... اصلا دمت قیژ ... دستت درست ....تو هم همینجور نشین منو نگاه کن ۴ تا از این عبارات جواتی بگو می خوام به خدا بگم... (پارازیت ... منکه میدونم تو آخرش نمی تونی جلو زبونت و بگیری پس ۴ تا کلوم دیگه ی اینجورکی میگم که اگه قراره دعوام کنه فقط برا یه کلمه نباشه که دلم بسوزه! ) خلاصه اینجوریاست ...