مینا شاعر می شود!

تو جاری توی رگ‌هامی
همه عطر نفس‌هامی
تو شادی، وقت غم‌هامی
همه شوق غزل‌هامی
بری از هرچه ناپاکی 
clean و طاهر و پاکی
تو عاری از غم و غصه
دل آسا و دلارامی
عزیزی، نازنینی، جان مایی
تو مینویی، تو زهرایی، تو mommy
عسل بانو، شکر بانو، پری روی 
حبیبی، دلنوازی، ناب نابی
تو مهربانو، تو ناز‌بانو، تو خانوم
تو خاتونی تو خاتونی تو ماهی
تو میمی، مثل مه‌بانو، مهین گل
مامانی، مادری، امی 
ولیه، والده، جانم! تو آنایی!