عاشقانه

سال دوم یا سوم دبیرستان که بودم، فیلم «عاشقانه» با بازی مرحوم خسرو خان، بهاره رهنما، پیمان قاسم خانی و ... روی پرده بود. احتمالا خودتان دیده اید و موضوع داستان یادتان هست که پدر بهاره رهنما راننده ی خسروخان بود و خسرو خان باوجود اینکه همسر داشت و ظاهرا همه ی دار و ندارش هم مال همسرش بود ولی از طرفی عاشق غزال (بهاره رهنما) شده بود. غزال ولی عاشق پبمان بود؛ خسرو خان هم به ناچار پدر غزال را تطمیع می کند و راضیش می کند یک جورایی با او کنار بیاید و کاری کند که غزال با او ازدواج کند؛ در نتیجه برای زدن مخ غزال خانم، ایشان را همراه پدر و مادر ش می برد شمال... حالا باقی داستان  که چه اتفاقی می افتد را ولش کن، کاری با آن ندارم، من همه ی اینها را گفتم تا به اینجا برسم که: تو راه شمال، شکیبایی به ناگهان می زند زیر آواز که: 

هر که دیدم یاری داره، من ندارم 

شب که میشه، خانه ای روشن ندارم 

برم پیش خدا، دادی برآرم 

من از کی کمترم، یاری ندارم 

من چرا، یک گل ز صد گلشن ندارم 

ای خدا! منکه دل از آهن ندارم 

کاشکی در دل، غم نداشتم 

شب روی سنگ سر میذاشتم 

از همه بودم جدا 

از دیار و آشنا 

منکه اینجا، یار و غمخواری ندارم 

دیگه در شهر شما کاری ندارم 

من چرا، یک گل ز صد گلشن ندارم 

ای خدا! منکه دل از آهن ندارم  

و آنجا بود که من عاشق این شعر و آهنگ و عاشق آن حال و هوای خسروخان شدم هرچند که ممنوعه بود؛ بعدها از پدرم پرسیدم این آهنگ را چه کسی خوانده ست و جواب شنیدم یا الهه یا یاسمین درست یادم نیست ولی آهنگش اینجوری بود... و پدر خواند، چنان جگرسوز که در دم اشکم روان شد و از آن بعد کار پدر درآمد، مدام درخواستش می کردم که بخواند برایم این ترانه را (گفته بودم برایتان؟ پدر صدای بسیار خوشی دارد، آنقدر گرم و ملایمست که در کودکی نیازی نبود برایمان لالایی بخواند، او اگر با همان تن معمولی صدایش با ما صحبت می کرد، ما سه سوته خواب بودیم بسکه آهنگ صدایش ملایم و آرامشبخش بود). حالا نمی دانم چه شده است که از صبح تا بحال این ترانه به قول پدر آمده ست توک زبانم و ول کن ماجرا نیست (پارازیت... عمریست به پدر می گوییم پدر جان توک نه، نوک؛ ولی او همچنان به نوک می گوید توک، به هفده می گوید هبده و به ده دوازده می گوید ده چهارده و ما همچنان نفهمیده ایم که چه سنخیتی دارد ده با چهارده و اصلا کلا چگونه است که اینگونه است؟ هاینmahsae-ali؟ ضمنا بگویم که ایشان نه تنها بیسواد نیستند بلکه یکی از مهندسان خوب مخابرات این مملکت نیز می باشند و همین امرست که دقمان می دهد؛ ولی خوب اینجوریاست دیگر!) شما چطور؟ شنیده اید این آهنگ را؟ 

 

پ.ن. دوست دارم بدونید که امروز پرم از زندگی ...