من منم...

من منم... من یک زنم ازادگی پیراهنم
عشوه از پا تا سرم لیکن ز سنگم اهنم
من منم...من مادرم ...دوستم...رفیقم...همسرم
شیره جانت ز من...چادر مینداز بر سرم
تاب گیسویم سرابی بیش نیست
نقش بیهوده بر ابی بیش نیست
وین لب لعل و حدیث چشم مست...
بر لب مست خرابی بیش نیست
وصف ابروی کمان و تیر مژگان سیاه
حربه و ابزار جنگ شعر نابی بیش نیست
من منم...من یک زنم عطر هوس دارد تنم
نطفه هستی درم از جان و از دل می تنم
روبهک من شیرزنم...خاموش تو...من روشنم
با سلاح دین دگر اتش مزن بر خرمنم
تا بدانی چیست جان و جوهرم
دستی انداز و تو دریاب گوهرم
نیمه تنها مرا خود بدان
من برابر با تو چنس دیگرم
بال و پر بگشا کاندر راه عشق
بال پرواز گر تویی...من شهپرم
(زیبا شیرازی)

سلام...

بابا من نمیتونم فقط یه ذره حرف بزنم...حالا میخوام از کتاب زوج مناسب  چند جمله خطاب به دختر خانوما و چند جمله هم خطاب به اقا پسرا بنو یسم...همه این  جملات و هم اقای افشین  کیهان نیا گفتند...
                                              
                                                     *******    
اول دختر خانوما بخونن:

۱ـمخصوصا اگر پسری را پسندیدی و برای دوستهایت تعریف کردی...مطمئن باش که انها با ادا  اطفارشون کار را خراب می کنند...اخر سرش هم برای دست انداختنت ازت میپرسند:
پس چی شد؟چرا جور نشد؟
در ضمن اسمت هم بد در میره... اش نخورده و دهن سوخته...
۲ـدر خیابانها اتوموبیلهای شیکی پیدا میشه  پسرای خوش تیپی هم پشت انها نشسته اند. اگر دعوت به سوار شدنت کردند یادت باشه که:
 اگه یه بار سوار شدی عادتت میشه...چیزی که راحت بدست میاد...راحت از دست میره...
۳ـپسرای زیادی هستند که از شماره تلفنشان کارت ویزیت میسازند...نشانه با کلاسی نیست...در ضمن پشت تلفن ادم داستانهای زیادی میتونه تعریف کنه...
                                                   **************
حالا اقایون بخونن لطفا:
۱ـاتوموبیل قشنگ تو نه فقط برای تو و اطرا فیانت مهم و امتیاز است...برای غریبه در خیابان هم همینطور است...ولی اگه غریبه ای را سوار اتوموبیلت کردی  یادت باشه: اگه یکبار سوار کردی عادتت میشه... چیزی که راحت بدست میاد راحت هم  از دست میره...
۲ـتو هم از    شماره تلفنت کارت ویزیت درست می کنی؟نشانه با کلاسی نیستمزاحم تلفنیت زیاد میشهدر ضمن یادت باشه ادم پشت تلفن داستانهای زیادی میتونه بگه


                                              **************
قرار بود دیگه زیاد  حرف نزنم...ولی نمیشهایشالا شبای دیگه کمتر مینویسم

سلام

 

من چون بشدت خجالت کشیدم و چون میترسم اگه بازم شعر بنویسم دیگه داد همه در بیاد...امروز میخوام چند جمله از افراد مختلف درباره موفقیت بنویسم...امیدوارم خوشتون بیاد...

بیاد داشته باش که:

خوشبختی این نیست که //که// هستی و یا //چه// داری...خوشبختی صرفا ان چیزی است که در فکر تو می گذرد....

دیل گارنگی

×××××××××××××××

موانع را تنها هنگامی خواهید دید که چشم از هدفتان بر گیرید.

×××××××××××××××

هرگز از نیروی کلمات غافل مشو...انچه می گویی همانی است که خواهی گرفت.

×××××××××××××××

هرگز نا اید مشو..اغلب از میان یک دسته کلید این اخرین کلید است که در را می گشاید...

×××××××××××××××

چنانچه در پی دوستان باشی...

هیج کجا نخواهیدشان یافت...

دوستی کن تا که انها را همه جا بیابی...

این چند جمله اخر رو خودمم نمیدونم مال کیه...اکه میدونی بمنم بگو...


 

سلام

اولین نفر دادش از پر حرفیای من درومدولی من والا بی تقصیرم...هر شب که میرم سراغ کتاب شعرام...تا     چشمم به شعر قشنگی می افته...دلم نمیاد لذت خوندنش و با کسی تقسیم نکنمبرا همین هی تند تند میارمشون اینجا...ولی چشم...دیگه کمتر شعر می نویسم...

نیمه جان...

نرسد دست تمنا چو به دامان شما...

می توان چشم دلی دوخت به ایوان شما

از دلم تا لب ایوان شما راهی نیست

نیمه جانی است درین فاصله....

قربان شما
فریدون مشیری

بهانه...

باران را بهانه کردم...قطع شد...
برف را بهانه کردم ...اب شد...
گم شدن کفشهایت را بهانه کردم...پیدا شد...
اصلا چرا می خواهی بروی؟
(نهال حیدری)

باز بودن یه پنجره رو چه جوری میشه فهمید؟

یه سنگ به طرفش پرت میکنیم.

صدایی میاد؟

نه؟نمیاد؟

خوب پس...باز بود.

حالا یکی دیگه...

شترق...

اه....باز نبود...
شل سیلور استاین

بپرسید چرا...

هر کس بطریقی دل ما میشکند
بیگانه جدا...دوست جدا میشکند
بیگانه اگر میشکند حرفی نیست
از دوست بپرسید چرا میشکند....

ساقی

بر لبش یاقوت احمر می کشم
از شراب لعل...ساغر می کشم
تا که یابد مشک و عنبر بوی ناب
موی او بر مشک و عنبر می کشم
ساقی من هر چه میریزد به جام
تلخ یا شیرین همه سر میکشم(پارازیت....تو یه رقت این کارو نکنیا...اومدیم و شوکران داد  بخوری...)
قمری بشکسته بالم من ولی
باز هم تا کوی او پر می کشم
گر بیاید یارم از شهر غریب
پای او بوسیده در بر می کشم...
اثر شهین طاهری

من و دل...

اروم اروم رفته بودی...تو از دلم کنده بودی

انگار نه انگار که یه روز...تو با دلم مونده بودی

اروم اروم با دلم از تنهایی ها گفته بودم

همون دلی رو که یه روز ...خودم بهت بسته بودم

دل میگه مهربونی رفیقی همزبونی

من میگم اخه من چی؟همش به فکر اونی...

دل میگه همنشینه...رفیقه دلنشینه...

من میگم عادتت شد...دشمن خوش نشینه

اروم اروم گریه کردم

از بخت بد شکوه کردم

از تو پیش دل تنها بد گفتم و گله کردم

دل میگه سهم من چی؟!مرهم درد من چشی؟!

رفته بهار عمر پس...ارزوهای من چشی؟

من میگم باشه یکبار...برای اخرین بار

اونم بخاطر تو...می بخشمش من اینبار

یک شاخه گل خونه بفرست

سبد سبد بوسه بفرست

بگو که بی تو میمرم

پیغوم بده...نومه بفرست...